غار اسپهبد خورشید یا کرکیل دژ بر سر راه تهران به فیروزکوه در ناحیه دوآب شهرستان سواد کوه استان مازندران قرار دارد. این غار بر سینه لردکمر قرار داشته و در متون تاریخی به نام طاق عایشه گرگیلی دژ نیز خوانده شدهاست. در زبان مردم منطقه سوادکوه این غار به نام لاپ کمر معروف است. همچنین مردم روستاهای اطراف این غار را به نام «دیوکالی» به معنای «لانهی دیو» می شناسند.
قوس دهانه غار، یکی از عظیمترین دهانههای غار طبیعی دنیا است. طول قوس طاق طبیعی و عظیم غار چهل متر بوده و درون غار بصورت تالاری بیضی شکل به درازای ۷۵، عرض ۲۵ و ارتفاع ۱۵ متر است. در برابر غار دیواری با سنگ و ساروج چیده شده و تا مدخل آن ادامه دارد. بنای این دیوار به دوره ساسانیان باز میگردد. در مقابل غار پرتگاه مهیبی قرار دارد که ورود به آن را بسیار مشکل میسازد. به دلیل وجود آب آشامیدنی در غار، در گذشته امکان مقاومت به مدت طولانی در آن وجود داشتهاست.
داخل غار دارای اتاقهایی است که قدمت ساخت آنها به دوره ساسانیان باز میگردد. این غار در فهرست آثار ملی ایران قرار دارد و برای ثبت جهانی آن نیز پروندهای تشکیل گردیدهاست. با این وجود تمرینات نظامی و معدن ماسه فعال در مجاورت آن، در حال لطمه زدن به آن میباشد.
این غار به عنوان دژی طبیعی، همواره مورد استفاده اسپهبدان طبرستان بودهاست. در صدر اسلام و همزمان با شورش مردم طبرستان، این غار مامن ونداد هرمز بود.
در سال ۷۶۱ میلادی، اسپهبد خورشید، نوهٔ اسپهبد فرخان بزرگ از خاندان گاوبارگان، بر منطقه مازندران حکومت میکرد. همزمان، مهدی پسر منصور عباسی حاکم ری شد و تصمیم گرفت پس از سالها مازندران را به تسخیر اعراب درآورد. مهدی با نیرنگ از در دوستی با اسپهبد خورشید درآمد و ضمن ارسال هدایایی، از او خواست تا اجازه دهد قسمتی از لشکریانش از تنگه رود طالار گذشته و از راه دریا به خراسان بروند. اسپهبد خورشید فریب این نیرنگ را خورد و اجازه عبور را صادر نمود. مهدی، دو سپاه را از گرگان و شاهکوه روانه نمود و آمل را تصرف نمود. اسپهبد خورشید که غافلگیر شده بود، همسر و ثروتش را در این غار گذاشت و برای تهیه سپاه به دیلمستان رفت.
سپاه اعراب به مدت سه ماه در پایین غار بودند و به فکر چاره برای نفوذ به این غار بودند. سرانجام با مسموم کردن سرچشمههای آب غار موفق شدند «بانو نیکلاً» همسر اسپهبد خورشید را به همراه دخترانش به قتل برسانند. اسپهبد خورشید در بازگشت با پنجاه هزار سپاهی، هنگامی که شایعه اسارت همسر و فرزندانش را شنید، خودکشی کرد.
در باره وجه تسمیه «طاق عایشه گرگیلی دژ» چنین نقل شدهاست که در دوره اسلامی زنی به نام عایشه در این دژ متحصن شده بود و جمعی از دزدان و راهزنان را به دور خود جمع کرده بود و کرکیل (غارت) میکردند از این جهت آن را عایشه کرکیل دژ گفتهاند. همچنین در نزدیکی این غار بقایای قلعهای قرار دارد که به قلعه باجیگران معروف است.